حاج احمد متولد 1332/01/15 در تهران بود.پس از پایان دوره ابتدایی، در هنرستان صنعتی، شبانه به تحصیل ادامه داد و در سال 1351 موفق به اخذ دیپلم گردید. سپس به خدمت سربازی اعزام شد و در شیراز دوره تخصصی تانک را گذراند و پس از آن، به سریل ذهاب اعزام شد.
او در دوران سربازی، فردی مذهبی و مومن بوده و در بحث ها، مخالفت خود را با رژیم ستمشاهی بیان می کرد. پس از اتمام خدمت سربازی، در یک شرکت تاسیساتی خصوصی استخدام شد و بعد از چند ماه، به خرم آباد منتقل گردید و به فعالیت های سیاسی – تبلیغی خود ادامه داد. تا اینکه پس از مدت ها تعقیب و گریز، در سال 1354 توسط اکیپی از کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک دستگیر و روانه زندان شد و مدت پنج ماه را در زندان مخوف فلک الافلاک خرم آباد در سلولی انفرادی گذراند.
پس از شروع قائله کردستان در اسفندماه سال 1357 به همراه 66 تن از همرزمانش داوطلبانه عازم بوکان شد و به دلیل ابتکار عمل هوشیارانه و فرماندهی قاطع خود توانس کلیه اشرار مسلح را متواری کند و منطقه را از لوت وجو ضد انقلابیون که در راس آنها دمکرات ها قرار داشتند، پاکسازی نماید و پس از مدتی، با حکم شهید بروجردی، به فرماندهی سپاه پاوه منصوب گردید.
اوایل خرداد 1359 ماموریت آزاد سازی شهرستان مریوان که در تصرف گروهک های محارب بوده، و به وی محول شد. حاج احمد پس از ورود به شهر و سازماندهی نیروها، با یورشی سهمگین و برق آسا توانست شهر مریوان و مناطق اطراف آن را از لوت وجود گروهک ها پاک نموده و در این شهر استقرار یابد. از همین زمان بود که مسئولت فرماندهی سپاه مریوان به عهده ایشان گذاشته شد و بلافاصله به اتفاق شهدای بزرگواری چون حاج عباس کریمی، سید محمدرضا دستواره، رضا چراغی حسین قچه ای، حسین زمانی، محسن نورانی و علیرضا ناهیدی و ... به پاکسازی مواضع مزدوران استکبار اعم از کومله، دمکرات و رو مناطق اطراف آن را از لوت وجود گروهک ها پاک نموده و در این شهر استقرار یابد. از همین زمان بود که مسئولت فرماندهی سپاه مریوان به عهده ایشان گذاشته شد و بلافاصله به اتفاق شهدای بزرگواری چون حاج عباس کریمی، سید محمدرضا دستواره، رضا چراغی حسین قچه ای، حسین زمانی، محسن نورانی و علیرضا ناهیدی و ... به پاکسازی مواضع مزدوران استکبار اعم از کومله، دمکرات و روزگاری پرداخت.
آزاد سازی ارتفاعات دزلی مشرف بر شهر پنجوین عراق که در حکم سرپل نفوذ عناصر ضد انقلاب به خاک ایران اسلامی بود، را باید از دیگر دستاوردهای مهارت رزمی قاطعانه حاج احمد و گروه اندک همرزمانش در کردستان دانست.
حاج احمد در سال 1360 پس از بازگشت از مراسم حج، ماموریت یافت تا رزم بی امان خود را در جبهه های جنوب ادامه دهد او در عملیات بیت المقدس به رغم جراحت وخیمی که از ناحیه پا داشت حاضر به ترک میدان نبرد نشد و با صلابت و اقتدار تمام از دژهای مستحکم و میادین متعدد مین، نیروهایش را عبور داد و در نهایت ساعت 11 صبح روز سوم خردادماه سال 1361 روزم آوران تیپ 27 حضرت رسول (ص)با جلوداری سردار حاج احمد متوسلیان در کنار سایر یگانهای سپاه به خاک مطهر خرمشهر قدم نهادند.
ایشان در عصر همان روز طی سخنان کوتاهی خطاب به دریادلان بسیجی در برابر مسجد جامع خرمشهر چنین گفت: همه عزیزان ما که تا امروز در خوزستان غوطه ور شده و به شهادت رسیده اند برای حفظ اسلام عزیز بوده هر چند داغ فراقشان جگر ما را سوزاند، اما خدا را شکر که بالاخره توانستیم امروز با آزادی خرمشهر قلب اماممان را شاد کنیم.
هنوز طعم شیرین فتح خرمشهر را در ذائقه اش احساس می کرد که خبر تلخ تهاجم ارتش صهیونیستی به خاک لبنان را شنید. او در اواخر خردادماه سال 1361 طی ماموریتی به همراه یک هیات عالی رتبه دیپلماتیک از مسئولین سیاسی – نظامی کشورمان راهی سوریه شد تا راه های مساعدت به مردم مظلوم و بی دفاع لبنان را بررسی نماید. در چهاردهم تیر سال 1361، اتومبیل هیات نمایندگی دیپلماتیک کشورمان در هنگام عبور از پست ایست و بازرسی برباره در شمال بیروت، توسط مزدوران حزب فالانژ اتومبیل متوقف و چهار سرنشین خودرو مزبور به رغم مصونیت دیپلماتیک – توسط عمال رژیم توریستی به اسارت در آمدند.
|